ریحانهریحانه، تا این لحظه: 11 سال و 3 ماه و 27 روز سن داره

قطره ای زاسمان چکیدبه زندگی

اولین زیارت :امامزاده ابراهیم

سلام عشق وامیدمن الان که دارم دلنوشته هاوخاطرات وبرات ثبت میکنم توخوابی وچندروزدیگه یازده ماهگیت تموم میشه  حسابی شیطون شدی وشیرین تراز عسل وبه شکل زیبایی تنهایی منوپرکردی یازده مهربودکهواسه سالگردعمویحیی خدابیامرزکه عموی بابامیشه راهی شفت شدیم رفتنی خوابیدی وبعدبیدارشدن شیطونیت گل کردوحسابی بامسافرای مینیبوس بازی کردی اخه همگی باهم رفتیم مادرجون واقاجونم اومده بودن که اونام اولین بارزیارتشون بود من توباهم همراه بقیه رفتیم حرم وتوچقدزیبادستای کوچولوتوگره میکردی به ضریح انگاراولین بارت نبوداینکاروانجام میدادی یه اتفاقی هم اونجابرات افتادسرت محکم خوردبه شوفازوحسابی گریه کردی غروب که شدبرگشتیم خونه وتواولین سف...
3 آذر 1392
1